چاپ مجموعهمقالهای درباره قدرت و اخلاق اسپینوزا
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۱۳۸۴۹۴
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «بازیابی مکرر: قدرت اسپینوزا از کجا میآید؟» نوشته جمعی از نویسندگان بهتازگی با گزینش و ترجمه فواد حبیبی و امین کرمی توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب ترجمه مقالاتی منتخب درباره اسپینوزا است که توسط جمعی از فیلسوفان و متفکران معاصر نوشته شدهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مترجمان کتاب در معرفی آن میگویند، ایناثر، برگزیده جستارهایی از شاخصترین و مهمترین فیلسوفان سهیم در رستاخیز اسپینوزیسم است و در واقع پاسخی است که ایندو (مترجمان) سعی کردهاند به سهم خودشان، به فراخوان اسپینوزای جدید بدهند. زمان مطالعه و پژوهش در آثار مولفان اینکتاب، اینمساله بر دو مترجم کتاب آشکار شده که نمیتوان طیف وسیع و غنیای از قرائتهای فلاسفهای را که روی اسپینوزا کار کردهاند، بازنمایی کرد مگر اینکه مجموعهای از جستارهای آنها درباره نواسپینوزیسم ارائه کرد؛ یعنی اثری در قامت کتابی که در حال حاضر چاپ شده است.
بهجز یادداشت و پیشگفتار مترجمان فارسی کتاب، و همچنین منابع، نمایه اشخاص و نمایه کتابها و مقالات، اینکتاب ۳ بخش اصلی دارد که ۱۴ فصل را در خود جا دادهاند. بخش اول، «طراحی نقشهها»، بخش دوم «استقرار در موضع مناسبت» و بخش سوم هم «نیروها» نام دارند. در بخش اول، دو فصل یا مقاله «دریافتها از اسپینوزا و قلمرو نفوذ او» و «درآمدی بر اسپینوزاشناسی متاخر» آمدهاند که اولی به قلم پییر فرانسوا مورو و دومی توسط وارن مونتاگ نوشته شده است.
«تنها سنت ماتریالیستی» نوشته لویی آلتوسر، «اسپینوزا و ما» نوشته ژیل دلوز، «در باب اسپینوزا» نوشته لویی آلتوسر، «اسپینوزا و پستمدرنها» به قلم آنتونیو نگری، «اسپینوزا یا نقدی دیگر» به قلم آندره توزل و «تفاوت و آینده» به قلم آنتونیو نگری هم فصول یا مقالههای سوم تا هشتم کتاب هستند که در بخش دوم کتاب چاپ شدهاند.
مقالات نهم تا چهاردهم کتاب هم در بخش سوم آن گردآوری شدهاند که عناوین و نویسندگانشان بهترتیب عبارت است از: «درباب تفاوت مابین اخلاق و اخلاقیات» نوشته ژیل دلوز، «اسپینوزا و اخلاق سهگانه» به قلم ژیل دلوز، «ذات، وجود و قدرت در بخش اول اخلاق: بنیانهای قضیه ۱۶» نوشته الکساندر ماترون، «از عمل تا تولید اثرات: ملاحظاتی در باب اهمیت اخلاقی بخش اول اخلاق» به قلم پییر ماشری، «نظریه تاثیرات در استراتژی اخلاق اسپینوزا» نوشته امیلیا جانکوتی و «عشق و تملک: بهسوی اقتصاد سیاسیِ بخش پنجم اخلاق» به قلم هاناسا شارپ.
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
با اینحال، یکی از مشهورترین تزهای نظری اسپینوزا به نام موازیانگاری شهره شده است؛ این تز صرفا عبارت از انکار هر گونه رابطه علّی واقعی مابین ذهن و بدن نیست، بلکه تزی است که اجازه ارجح دانستن و برتری یکی بر دیگری را نمیدهد. اگر اسپینوزا هرگونه تفوق ذهن بر بدن را رد میکند، این امر به منظور اثبات تفوق بدن بر ذهن نیست، [تزی] که فهمپذیرتر از عکس خود نخواهد بود. اهمیت عملی موازیانگاری در وارونهسازی اصل سنتیای تجلی مییابد که اخلاقیات بر روی آن به منزله اقدامی در راستای سلطه آگاهی بر انفعالات بنیان نهاده شده بود. [طبق اصل سنتی مزبور] گفته میشد وقتی بدن عمل میکند، این ذهن است که بر آن اثر و عمل میکند، و ذهن عملی انجام نمیدهد بدون اینکه بر بدن اثری گذاشته باشد (قاعده رابطه معکوس، مقایسه کنید با بندهای اول و دوم رساله دکارت با عنوان انفعالات نفس). برحسب اخلاق، بالعکس، آنچه عملی در ذهن محسوب میشود ضرورتا عملی در بدن نیز هست، و آنچه در بدن قسمی انفعال است بالضروره انفعالی در ذهن نیز هست. [نزد اسپینوزا] از برتری یک مجموعه بر مجموعه دیگر خبری نیست.
منظور اسپینوزا چیست وقتی که ما را به تلقی بدن به منزله قسمی الگو فرا میخواند؟ مساله نشان دادن این است که بدن از آگاهیای که ما از آن داریم پا فراتر میگذارد، و تفکر نیز از آگاهیای که از آن داریم. به همان اندازه که چیزهایی در بدن وجود دارند و از شناختمان فراتر میروند، چیزهایی [نیز] در ذهن وجود دارند که از آگاهیمان پا فراتر میگذارند. بنابراین باید، اگر ممکن باشد، از طریق حرکتی واحد و یکسان قدرت بدن را ورای شرایط معین شناختمان و قدرت ذهن را ورای شرایط دادهشده آگاهیمان دریابیم. ما برای کسب شناخت راجع به قدرتهای بدن، به شیوهای موازی، بهمنظور کشف قدرتهای ذهنیای که از چنگ آگاهی میگریزد در جستجو هستیم، تا بدینترتیب قادر به مقایسه قدرتهای مزبور باشیم. بهطور خلاصه، برحسب نظر اسپینوزا، الگو قراردادن بدن بر هیچگونه ارزشزدایی از تفکر نسبت به امتداد دلالت ندارد، بلکه مهمتر از هر چیزی از ارزشزدایی از آگاهی نسبت به تفکر حکایت میکند: قسمی کشف [ضمیر] ناخودآگاه، کشف قسمی ناخودآگاه تفکر که دقیقا به اندازه بخش ناشناخته بدن ژرف و عمیق است.
اینکتاب با ۳۴۹ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۴۲ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 4869778 صادق وفاییمنبع: مهر
کلیدواژه: اسپینوزا فلسفه ترجمه انتشارات ققنوس ویروس کرونا گردشگری کتاب و کتابخوانی رایزنی فرهنگی ترجمه ادبیات بازار نشر ادبیات جهان انتشارات سروش نشر مرکز نمایشگاه کتاب تهران میراث فرهنگی آلمان نشر نو بخش اول
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۱۳۸۴۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عرضه دو تک نگاری خبرنگار ایرانی از افغانستان در نمایشگاه کتاب
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «سفر به نیمه دیگر خود» نوشته علی نورآبادی خبرنگار و پژوهشگر به تازگی توسط نشر صاد منتشر شده و در نمایشگاه کتاب تهران عرضه می شود. این کتاب شامل دو تک نگاری درباره افغانستان است. همچنین یک سفرنامه تصویری نیز در کتاب آمده است.
نورآبادی درباره چگونگی نوشتن است کتاب می گوید: سفر نخست من به افغانستان در آذر ۱۳۸۵ بعد از سقوط حکومت طالبان بدست مجاهدان بود. این سفر کاملاً شخصی و زمینی و به مدت ۱۲ روز بود. اما سفر دوم در اسفند ۱۳۹۲ بود. این بار سفر ما کاملاً رسمی و دولتی بود و به همراه هیئتی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به دعوت مسئولان فرهنگی افغانستان عازم این کشور شدیم.
این خبرنگار با اشاره به سابقه آشنایی خود با افغانستان، این توضیح را دارد: نخستین آشنایی جدی من با افغانستان در دوره دانشجویی بود. نمیدانم کتاب «پیاده آمده بودم»، مجموعه اشعار محمدکاظم کاظمی چگونه به دستم رسیده بود اما شعرهایش به شدت به دلم نشسته و بسیاری از آنها را حفظ کرده بودم. اشعار آن با فضای بعد از جنگ و دهه ۱۳۷۰ همخوانی زیادی داشت و از آنها در نمایشگاه ها و نشریات دانشجویی استفاده میکردیم. البته در آن زمان نمی دانستم محمدکاظم کاظمی افغانستانی است، این را بعداً فهمیدم و شگفت زده شدم و با نگاه تازه ای کتاب و دیگر اشعار او را خواندم. همین کتاب، نقطه آغاز جستجوی بیشتر من درباره افغانستان شد. در این جستجوها کتاب «برچه های سرخ، کوچه های سبز» به دستم افتاد. مطالعه این کتاب که شامل یادداشتهای سفر رضا برجی به افغانستان در بحبوحه جنگ های داخلی است، علاقه ام به این کشور را دو چندان کرد. در مقدمه کتاب تحلیلی کوتاه و چند صفحه ای از تاریخ معاصر افغانسان به ویژه بعد از سر کار آمدن طالبان آمده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
«افغانستان کشوری ساده و بدوی اما با مسایلی سخت است. شاید سختی آن در همین سادگی و بدویت بیش از حد آن باشد. ابر قدرت ها که قدرت خود را در ماشین جنگی سنگین و پیچیده می بینند، به اشتباه خیال میکنند به راحتی می توانند چند روزه افغانستان را تسخیر کنند اما خود به تسخیر آن بدویت در می آیند. اکنون افغانستان است و طالبان. و اولین اولویت طالبان امروز، کسب مقبولیت داخلی و مشروعیت بین المللی است. طالبان تشنه به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگر کشورهاست اما هنوز هیچ کشوری طالبان را به رسمیت نشناخته است. طالبان هنوز پدیده ای ناشناخته است و قضاوت درباره این گروه زود است. طالبان، مشارکت سیاسی همه گروهها و اقوام را در ساختار قدرت آینده افغانستان وعده داده است، باید منتظر ماند و دید. و اما مردم خوشحالند و نگران؛ خوشحال از رفتن متجاوزان و برقراری امنیت و نگران از آینده. مردم، مضطربند و منتظر؛ مضطرب از بلاتکلیفی و منتظر که چه خواهد شد؟»
این کتاب با قیمت ۲۸۹ هزار تومان منتشر شده است.
کد خبر 6095035 فاطمه میرزا جعفری