قدرت ذهن چگونه مغز را در اختیار خود میگیرد / کارسوق دروازه ورود دانشآموزان به دنیای علوم اعصاب شناختی
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۳۱۴۴۴۰
علوم اعصاب شناختی از علوم جدیدی است که بسیاری از پژوهشگران به آن علاقهمند هستند و این علم به آنها میآموزد که چگونه ذهن کنترل مغز را در اختیار دارد.
گروه فناوری خبرگزاری دانشجو- حمیده آقاجانی؛ مغز، پیچیدهترین عضو بدن انسان که از زمان کشف علوم دانشمندان و محققان به دنبال شناخت آن بودهاند. در واقع دانشمندان، پژوهشگران و پزشکان مایلند بدانند فعالیتهای ذهنی چگونه در مغز اجرا میشوند یا انسان با چه مکانیزمی میتواند صدها چهره و نام را بازیابی کرده و زبانهای مختلف یا ریاضیات را فرا گرفته و حتی استدلال و نتیجه گیری انجام دهد؛ اینها بخضی از دغدغه ذهن یکسانی است که میخواهند در محیط آزمایشگاهی مورد بررسی قرار داده و در واقع ذهن خود را واکاوی کنند.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علوم اعصاب شناختی مطالعهٔ حوزهٔ بین رشتهای است که از علم اعصاب، روانشناسی و علم کامپیوتر به وجود آمده و محققان با کمک گرفتن از این علوم و تلفیق آنها با یکدیگر به نتایج مطلوب و قابل استنادی دست پیدا کنند. علاقهمندی و گرایش به علوم اعصاب شناختی کمتر از نیم قرن است که در دنیا رواج پیدا کرده، اما به سرعت در حال رشد است و بسیاری از دانشگاههای دنیا به این حوزه ورود پیدا کردهاند. در واقع برای محققان مهم است که بدانند چگونه مغز انسان با یک ساختار فیزیکی میتواند چند کار را به صورت ذهنی و همزمان انجام دهد.
تعریفش کمی سخت به نظر میآید، اما برای پژوهشگران مهم است که بفهمند چگونه مغز خود را قادر به تفکر، طرح ریزی، یادآوری، درک سایرین، دیدن، شنیدن و حرکت در دنیای اطراف میکند؛ در حال حاضر، با کمک انواع فناوریهای نوین، این امکان فراهم شده که بر پایههای عصبی عملکردهای شناختی نوری مورد مطالعه قرار گیرد.
توسعه این علم تقریبا در اکثر دانشگاههای برجسته علمی دنیا در دستور کار قرار گرفته و استقبال خوبی نیز از آن شده است؛ البته در ایران نیز علوم شناختی حدود ۲۰ سال است که به صورت میانرشتهای تدریس میشود و تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی نیز دارد، اما تقریبا از ۱۰ سال پیش که ستاد توسعه و فناوری علوم شناختی راه اندازی شد این شاخه از علم رشد و توسعه بیشتری داشته است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پرداختن به این علم باید از سنین کم و در مقاطع تحصیلی پایینتر در مدارس آغاز شود و مدارس با همکاری دانشگاههای ئ. دستگاههای مربوطه به آن بپردازند، با همین چشم انداز آموزش و پرورش با مطرح کردن موضوع علوم شناختی در کتابهای دانشآموزان میتواند به ترویج این علم کمک کند تا علاوه بر نوجوانان و جوانان خانواده ۲های آنها نیز با مغز انسان و علوم اعصاب آشنا شوند.
«مسابقه کارسوق عصبشناسی» پنجرهای به سوی علوم اعصاب شناختی
مسابقات علوم اعصاب شناختی (کارسوق عصبشناسی) از پاییز سال ۱۳۹۲ هرساله با حمایت ستاد توسعهی علوم و فناوریهای شناختی، مرکز ملّی پرورش استعدادهای درخشان و دانشپژوهان جوان و به سرپرستی علمی عبدالحسین عبّاسیان، در سراسر کشور برگزار شده و با استقبال بینظیر دانشآموزان روبرو شده است.
به گفته متولیان برگزاری این رویداد؛ هدف اصلی این مسابقات معرفی و انگیزهبخشی به دانشآموزان مقطع دبیرستان برای ورود به تحقیقات بین رشتهای حوزه علوم اعصابشناختی و بسترسازی جهت شناخت و هدایت استعدادهای این حوزه است. بهعبارتدیگر این مسابقات بستری را فراهم خواهد کرد که در آن مسائل واقعی در علوم اعصاب شناختی به دانشآموزان توانمند در حوزههای مختلف معرفی شود و با حمایت ستاد توسعه علوم و فناوریهای شناختی معاونت علمی و فناوری و با همکاری مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان وزارت آموزش و پرورش هرساله در سطح کشور برگزار میشود.
در ششمین دوره از مسابقات کشوری علوم اعصاب شناختی، ۶۰۰ دانش آموز مقطع دبیرستان از ۲۹ استان در پنج قطب کشوری در قالب ۱۰۰ تیم ترکیبی از رشتههای ریاضی، تجربی و علوم انسانی رقابت داشتند که ۲۶ تیم برگزیده شدند که در مراسم اختتامیه این مسابقات سه تیم برتر انتخاب و معرفی خواهند شد. مراسم اختتامیه ششمین دوره مسابقات کشوری علوم اعصاب شناختی ویژه دانش آموزان مقاطع دبیرستان به منظور انتخاب و معرفی تیمهای برتر این مسابقات، نوزدهم مهرماه جاری دردبیرستان علامه حلی تهران برگزارمی شود.
عمدهترین هدف از برگزاری مسابقات علمی در ارتباط با رشتههای علوم اعصاب شناختی انجام تحقیقات است تا اتصال فعالیتهای تحقیقاتی از دورههای دبیرستان به مراکز دانشگاهی و نیز سیاست تقویت فرهنگ و روحیه همکاری در مراکز آموزشی در امر انجام مسابقات علوم اعصاب شناختی پیگیری و دنبال میشود.
گفتنی است؛ مراسم داوری و اختتامیه ششمین دوره از این مسابقات در تاریخ ۱۸ تا ۱۹ مهرماه در تهران به میزبانی دبیرستان علامه حلی یک تهران برگزار خواهد شد.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: علوم اعصاب شناختی روانشناسی کارسوق معاونت علمی و فناوری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۳۱۴۴۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تلنگری جامعهشناختی به بحران آب
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بحران آب در ایران از بزرگترین مشکلاتی است که تمام جوانب زندگی و صنعت را تحت تاثیر خود قرار داده است. دلایلی مانند شرایط آب و هوایی و اقلیمی و سو مدیریت در این حوزه به رخ دادن این بحران دامن زده است.
نرگس آذری (دکتری جامعهشناسی سیاسی) در مقالهای با عنوان «در باب ضرورت یک انقلاب شناختی در جامعهشناسی ایرانی» به این موضوع اشاره میکند که دامنۀ بحرانهای محیطزیستی ایران اکنون به بحرانهای اقتصادی و انسانی رسیده است، برای مقابله با بحران آب، باید برنامههای جدی و جامعی را در سطح جهانی اجرا کرد تا تأمین منابع آبی، کاهش هدررفت آب و افزایش کارایی در استفاده از منابع آبی مورد توجه قرار گیرد.
* گزارش بانک جهانی در راستای خسارت اقتصادی آلودگی هوا
این نویسنده در این پژوهش مینویسد: به گزارش بانک جهانی خسارت اقتصادی آلودگی هوا سالیانه حدود ۸ میلیارد دلار است و به گزارش وزارت بهداشت و درمان، ذرات معلق کمتر از /۲ میکرون علت مرگ ومیر سالیانه ۲۷۰۰ نفر در تهران است. گزارشهای رسمی از ویرانی ۶۰ درصد جنگلهای کشور خبر میدهد به گونهای که در بازه زمانی ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۷، بیش از یک میلیون و ۴۳۰ هزار هکتار از جنگلهای عمدتاً بلوط دچار خشکیدگی، آفت و تخریب شدهاند.
آذری در ادامه به این مهم اشاره میکند که اکثر شهرهای کشور فاقد سیستمهای تصفیۀ فاضلاب مناسب یا هرگونه تأسیسات تصفیه فاضلاب هستند و در پی عدم مدیریت ۱۶ میلیون تن پسماند عادی تولید شده و ۱۰ میلیون متر مکعب شیرابه در روز، آلودگی آّب و خاک مناطق وسیعی از کشور در حال گسترش است.
* ارتباط کمبود آب با قدرت و سیاست
به زعم این پژوهشگر با وجود خسارات انسانی فراوان مرتبط به انواع آلودگیها و نابودی منابع مشترک ملی، این بحران کمبود منابع آبی بوده است که در سالهای اخیر، توانسته آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنشهای مربوط به محیطزیست را موجب شده است.
بحران کمبود منابع آبی در سالهای اخیر، آگاهی و بسیج اجتماعی حول محور منافع گروهی پدید آورد و بیشترین تنشهای سیاسی مربوط به محیطزیست را موجب شداین پژوهشگر بیان میکند که در ایران دو دهۀ اخیر، به دنبال خشک شدن آب رودخانۀ زایندهرود و کم آبی رودخانه کارون و مخالفتهای شدید با پروژههای سدسازی، انتقال آب از سوی بهرهبرداران یا شهروندانی که متأثر میشوند، محیطزیست به عینیترین صورت خود به سیاست و قدرت مربوط شده است.
این استاد جامعه شناسی توضیح میدهد که اعتراضات مربوط به عدم تأمین آب کشاورزی و شرب شهرها و روستاها در فلات مرکزی ایران به امری متداول بدل شده و بهویژه در فصل تابستان به نمادی از ناکارآمدی در فضای مجازی و در رسانههای خارج کشور تبدیل شده است.
* بحران آب و جامعه
آذری در این مقاله مینویسد: با وجود آن که شاید بحرانهای مربوط به هوا و خاک نیز به اندازه آب تأثیرات مهم بر کیفیت زیستگاههای کشور داشته است؛ اما این دسترسی به آب بوده است که با تشکلهای صنفی و شهروندی پشتیبانی شده، توانسته آگاهیهای طبقاتی و سیاسی نسبت به این موضوع را در میان ذینفعان برانگیزد.
این پژوهش به این موضوع اشاره میکند که بحران آب موجب کنشگری گروههای اجتماعی در عرصههای قدرت شده است و تأثیر واضح این امر را میتوان در چالشهای بزرگ اجتماعی و سیاسی پیرامون پروژههای عمرانی مربوط به انتقال آب میان دو عرصه مشاهده کرد.
در پایان باید گفت بحران آب در کشور مسألە آب را به مسألە دسترسی به منابع آبی تبدیل کرده و این دسترسی را با موضوع قدرت مرتبط کرده و بدین ترتیب آن را به امری سیاسی تبدیل کرده است.
* جامعهشناسی محیطزیست
جامعه شناسی محیطزیست بنا به تعریف، مطالعۀ ارتباط میان جامعه و محیطزیست و تأثیراتی است که بر هم میگذارند. در این مطالعات، هدف یافتن پاسخ برای بحرانهای محیطزیستی نیز هست. با این تعریف، جامعهشناسی محیطزیست در واقع به دنبال نوعی جامعهشناسی است که شناخت طبیعت پیرامونی را نیز مدنظر دارد. دوگانهای که لتور به شدت مورد انتقاد قرار میداد.
پارادایم طبیعتگرایی زمانی که به جامعهشناسی میرسد تبدیل به جامعهشناسی محیط- زیست میشود، رویکردی راستگرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بیآنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده میگیرداین که اساساً انسان و طبیعت را دو چیز جدا از هم بینگاریم تصوری است که موقعیت هستی-شناسانۀ ما در جهان پس از مدرنیته آن را محقق ساخته و علوم مدرن آن را تثبیت کردهاند. این جایگاهِ هستیشناختی موجب ایجاد خطاهای شناختی ما شده است، خطاهایی که بهایش را با بحرانهای کنونی محیطزیستی میپردازیم.
این درحالی است که جامعهشناسی به عنوان تفکری نقاد نتوانسته بر این دوگانۀ ساختگی فائق آید و آن چه با عنوان جامعهشناسی محیطزیست پدید آورده نیز تکرار همین دوگانگی است.
جامعهشناسی محیطزیست جایی است که جامعه و محیط-زیست از هم جدا هستند. نقد اولریش بک به جامعهشناسی محیطزیست را هم در همین راستا میتوان یافت:
در واقع جهت تحلیل جامعهشناسانۀ مسائل زیستبومی، باید یک چارچوب مفهومی را ارائه کنیم که ما را قادر میسازد آنها را به عنوان مسائلی نه مربوط به محیطزیست با دنیای پیرامون ما بلکه بهعنوان مسائلی ببینیم که ناظر به دنیای درونی جامعه است. طبیعت به خودی خود طبیعت نیست، یک مفهوم، یک هنجار، یک مجموعه، یک اتوپیا، یک طرح بدیل است و امروزه بیش از هرچیز چنین است.
پارادایم طبیعتگرایی زمانی که به جامعهشناسی میرسد تبدیل به جامعهشناسی محیط-زیست میشود، رویکردی راستگرایانه که به دنبال رابطۀ میان جامعه و محیطزیست پیرامونش است بیآنکه واقعیتِ پیوستگی میان این دو و تأثیر توأمان آن از سیاست و قدرت را نادیده میگیرد. در این رویکرد، حفاظت از محیطزیست از حذفِ انسان از محیطزیست و مداخلۀ انسان در آن میانجامد بیآنکه قادر به مشاهده تأثیر قدرت و سیاست بر دسترسی به طبیعت باشد. نقطۀ مقابل ِجامعهشناسی محیطزیست، تعبیرِ محیط زیستی ِجامعهشناسی است به گونهای که جز آن ممکن نباشد.
در سوی ِدیگر، اما محیطزیست دیگر در پارادایم طبیعتگرایانه نمیگنجد و تفکر انتقادی جامعهشناسی نیز قادر به حفظ محیطزیستی بودن خود نیست.
* ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناختشناسی در جامعهشناسی
در نهایت اینکه نتایج این پژوهش بر موضعی انتقادی استوار است که فراخوانی برای ایجاد یک انقلاب هستی- شناسی و شناختشناسی در جامعهشناسی برای به رسمیت شناختن پیوستگی میان انسان به معنای موجودیت اجتماعی و سیاسیاش و طبیعت به معنای هر آن چه بر کیفیت زندگی و دسترسی به منابع اثرگذار است.
این فراخوان از ضرورت اتخاذ این رویکرد با توجه به وضعیت کنونی جامعۀ ایرانی ِمتأثر از بحرانهای زیست محیطی سخن میگوید و بیش از هرچیز روایت و تاریخی را میسازد که برهههای هستیشناختی معینی را برجسته کرده است. در این تاریخ، طبیعت عاملیتی مهم در شکلگیری چیستی کنونی جامعۀ ایرانی دارد و هم چنان در حال اثرگذاری بر حال و آینده آن است.
گفتنی است این مقاله در ششمین همایش پژوهش اجتماعی در جامعه ایران که توسط انجمن جامعهشناسی ایران اسفند 1402 برگزار شد، ارائه شده است.
انتهای پیام/